گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که باید فقط فریادشان بزنی اما سکوت می کنی...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا هم نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت می خواهد زانوهایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...!
که میشناسی و بنشینی و"فقط"نگاه کنی...
گاهی چه قدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید
گاهی دلتنگی هایی داری که باید فقط فریادشان بزنی اما سکوت می کنی...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا هم نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت می خواهد زانوهایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...!
که میشناسی و بنشینی و"فقط"نگاه کنی...
گاهی چه قدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید
- یکشنبه ۱۱ فروردین ۹۸ | ۰۰:۱۸
- ۱,۱۳۵ بازديد
- ۱ نظر
سلام
واقعا این حال منو بازگو میکنه
مرسی بابت این متن
سلام عزیزم
خواهش می کنم.♥️